نه قاعده کلی مبارزه


املاک نخیل

نه قاعده کلی مبارزه

هنرجویان رزمی می توانند استراتژی نظامی را در مبارزات و دفاع شخصی به کار ببندند

چه رابطه ای بین استراتژی و تاکتیک وجود دارد؟ ممکن است عده ای بگویند، هردو یکی هستند. ولی با وجود اینکه مرز مشخصی بین آن دو وجود ندارد، تاکتیک را با مقیاس کوچک و استراتژی را با مقیاس بزرگ اندازه می گیرند. در هنرهای رزمی، زمانهای طولانی را صرف تمرین تاکتیک می کنند و از فنون شگفت آور دستها، پاها و آرنج ها استفاده می کنند. همچنین رزمی کاران مبادرت به تمرین فنون دفاع شخصی می کنند که ترکیبی از حرکات پیچیده است و برای مبارزه با چندین حریف می باشد. و اما درباره استراتژی مذکور توسط نه قاعده کلی در جنگها تعریف شده اند.

این نه اصل در تمام جنگهای بزرگ جهان، کم و بیش وجود دارند و از کارآرایی زیادی برخوردارند. در هر جنگی، پیروزی از آن طرفی است که از این نه اصل به خوبی بهره ببرند. جالبتر اینکه، زمینه اجرایی این اصول نه تنها در میادین جنگ بلکه در مبارزات تن به تن بسیار زیاد است.

هدف

اولین اصل در یک جنگ و یا رزم تن به تن، هدف می باشد. برای یک فرمانده نظامی به هلاکت رساندن دشمن و جنگیدن، هدف اصلی است. در صورتی که برای یک رزمی کار امروزی کشتن حریف بندرت یک هدف می باشد ولی چنانچه، غلبه کردن بر حریفش و یا حتی از پا درآوردن او هدف باشد، عاقلانه است. البته، اجتناب از زدوخورد و فرار هم می توانند جزء اهداف باشند.

لازم به ذکر است که حدس زدن هدف حریف نیز مفید است. در درگیریهای خیابانی، ممکن است که هدف مهاجمین طوری طرح ریزی شده باشد که قصد جان شما را داشته باشند. در این حالت، آسانتر آن است تا شما نیز هدفتان مطابق هدف حریف تنظیم کنید. در دیگر درگیریها، ممکن است توسط حریفانی که قصد حمله به شما را دارند، احاطه شوید، در این مقعیت، لازم است تا ضد حمله درستی را اجرا کنید. نکته مهم آن است که بدانید نتیجه اجرای حرکتی که مد نظر دارید، چه خواهد بود زیرا تمام اصول بستگی به اصل هدف دارد.

حمله

دومین اصل، حمله است. در یک ضرب المثل قدیمی آمده است که «بهترین دفاع، حمله است». این بدان دلیل است که تنها فنون تهاجمی می توانند نتایج خوبی داشته باشند. شاید شما بهترین مدافع در دنیا باشید و پاهای محکم و سفتی داشته باشید اما تنها راه برای خاتمه دادن به حملات حریف این است که به طریقی به وی حمله کنید.

در حالت تدافعی، امکان دارد بعضی اوقات به شما فشار وارد شود. اما نباید اسیر حریف باشید و سعی کنید اقدام به ضد حمله نمایید. در این لحظه پیشقدم خواهید بود و این همان اصل حمله و تهاجم است.

کاربرد فنون ساده در درگیریها

تهاجم و هدف از اصول کاملا بدیهی هستند. کاربرد فنون ساده، یکی دیگر از اصول مهمی است که اغلب رزمی کاران نسبت به آن بی توجه هستند و آن را نادیده می گیرند. بهترین اطمینان برای موفقیت در هر مقابله ای استفاده از فنون ساده است. درگیریهای خیابانی هرگز به آسانی درگیریهای موجود در صحنه مبارزه نیستند. در یک درگیری واقعی مقادیر زیادی آدرنالین در بدن ترشح می شود و ممکن است احساس کنید که هیچ نیرو و قدرتی ندارید و یا اینکه ممکن است احساس خستگی مفرط بکنید. در این حالت، بهتر است تا تکیه بر فنون موثر و در عین حال بسیار ساده ای کنید که نتیجه خوبی داشته باشد و منجر به موفقیت سما گردد. چرا سعی در به کار بردن فنون نمایشی می کنید و در موقعیتهایی سعی در زدن ضربات سخت همچون زدن ضربه به سر دارید؟ در صورتی که زدن یک ضربه ساده همانند زدن ضربه کاری به ساق پا می تواند بسیار موثر باشد و شما از دست حریف برهاند.

در یک مبارزه، موقعیتهای مناسب دائما مثل یک چشم برهم زدن ایجاد می شوند و از بین می روند و شخص مجبور است تا همیشه آماده بوده و از این موقعیتها به خوبی استفاده ببرد و فنونی را به کار بگیرد که قبلا آنها را تمرین کرده است.

فیزیک بدن

عده ای از رزمی کاران با این اصل موافق نیستند ولی در مبارزه این اصل کمک زیادی به مبارزه کننده می کند. یک هنرجوی رزمی با اندامی ورزیده و درشت می تواند ضربات سنگینی بر حریف وارد سازد و هم چنین ضربات حریف را تحمل نماید.

در بخش نظامی، فیزیک بدن و قدرت رابطه مستقیم با هم دارند و بعضی از نظامیان آن دو را هم معنی می دانند اما این نیرو و قدرت است که فنون موثر را می سازد. به جرات می توان گفت که تمام فنون در دنیای ورزشهای رزمی بی مصرف هستند مگر اینکه همراه با فشار اجرا شوند.

بدبختانه، بسیاری از رزمی کاران نسبت به تعلیمات فیزیکی غافلند و بر این باورند که دانستن نحوه اجرای فنون به تنهایی کافی است. چنین طرز تفکری نزد پیشکسوتان هنرهای رزمی احمقانه تلقی می شود چرا که رزمی کارانی هستند که بدن بسیار سخت و مقاومی دارند و علت آن تنها به دلیل تمرینات فراوانی است که در طی سالهای متمادی انجام داده اند و همواره به ورزشهای فیزیکی بدنسان توجه داشته اند.

مانور در حرکات

چه کاری انجام می دهید زمانی که در مقابل حریفی با فیزیک درشت قرار بگیرید؟ داشتن بدن بزرگ و درشت به معنای پیروزی مطلق نیست. گاهی اوقات، یک رزمی کار ریز اندام می تواند خیلی خوب در مقابل حریفش ظاهر شود. چطور این حالت اتفاق خواهد افتاد؟

اشخاص قد کوتاه بیشتر از ضربات پا استفاده می کنند و بسیار سریع عمل می کنند و بزرگی هیکل حریف مانعی برایشان ایجاد نمی کند. اینگونه افراد باید از سرعت و چابکی خاص برخوردار باشند تا بتوانند حریف را گیج کرده و ضربات کاری را وارد سازند، در غیر اینصورت موفقیت از آن حریف مقابلشان خواهد بود.

شوک

در یک مبارزه واقعی هر کسی که ضربات اولیه را وارد کند، معمولا پیروز است. وارد کردن شوک به معنای حمله کردن به حریف است به طوری که او آمادگی نداشته باشد. لازم نیست تا حریف کاملا بی اطلاع باشد، تنها کافی است که دیرتر عکس العمل نشان دهد و فن موثری از خود نشان ندهد.

اجرای نمایشات و فنون تصنعی دست و پا اهداف اصل را برآورده می کنند. هر رزمی کاری می بایست شیوه ای مختلف مبارزه ای را ترکیب نماید. در ضمن یک مقدار زیرکی لازم است تا بتوان حریف را در حالت سردرگمی نگاه داشت و تعادل ذهنی و روحی او را برهم زد. شایان ذکر است که منظور از زیرکی، به کار بردن حیله و نیرنگ در اجرای فنون نیست.

اطمینان

هیچ کس پذیرای این نیست که حریفش به او شوک وارد کند. داشتن اطمینان از شوک جلوگیری می کند. در خیابان، اصل اطمینان را می توان با افزایش سطح آگاهی آشکار ساخت. در شب، هنگام حرکت در بیرون از منزل سعی کنید از مناطق روشن عبور کنید و توجه خاصی داشته باشید تا از گوشه و کنار خیابان به شما حمله نشود. داشتن اطمینان همچنین به معنای کوچک شمردن حریف و باور کردن تواناییهای خود است.

صرفه جویی

صرفه جویی در نیرو به معنای این است که با کمترین نیرو و سلاح بتوانید بر حریف غلبه کنید. صرفه جویی، همچنین به معنای ذخیره کردن انرژی است که در موقعیتهایی که فرصت استراحت برایتان ایجاد می شود.

در بعضی از مبارزات مبارزه به وقت اضافه می کشد و شما مجبورید مدت زمان بیشتری را صرف دفاع و یا حمله به حریف کنید، در این حالت می بایست در فرصتهای مناسب انرژی از دست رفته رابازیابید و این کار را در مواردی با اجرای بعضی فنون می توانید میسر سازید.

پیوستگی

پیوستگی بین فنون، آخرین اصل از اصول نه گانه است که برای یک رزمی کار از اهمیت خاصی برخوردار است. شما باید بتوانید هماهنگی و پیوستگی بین فنون اجرایی خود ایجاد نمایید.

اگر شما با تعدادی مهاجم در یک زمان روبرو شوید، در موقعیتی قرار خواهید گرفت که در نظر گرفتن افکار عمومی مهاجمین حائز اهمیت است، چرا که اگر به فرض سردسته گروه را مورد حمله قرار دهید و با یک حمله و یا ضد حمله او را زا پا در آورید، عملا توانسته اید بر کل گروه فائق آیید.

نتیجه

در نظر داشته باشید که این نه اصل کاملا قطعی نیستند و بندرت می توان همه اصول را یکجا عملی کرد و نتیجه مطلوب کسب نمود. با وجود این، اصول مذکور در بسیاری از موارد سودمند هستند به شرط اینکه بتوانید آنها را درست به موقع به کار ببندید.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:شوتوکان,کاراته,شوتوکان کاراته,سبک شوتوکان,کومیته, قاعده کلی مبارزه,مبارزه,,ساعت11:23توسط گورکانی | |